مرنجان فعل امری از مصدر „رنجاندن“ است و به معنای „رنج نده“، „آزار نده“ یا „ناراحت نکن“ میباشد. این واژه معمولاً به صورت خطاب به کسی به کار میرود تا از او بخواهند دیگری را ناراحت یا دلگیر نکند.
تحلیل دستوری (گرامری): - نوع کلمه: فعل
- زمان: امر
- شخص: دوم شخص مفرد (تو)
- وجه: امری
- مصدر: رنجاندن
- ساختار: „مـ“ (پیشوند نفی/منع) + „رنجان“ (ریشه فعل امر از رنجاندن)
- مثال:
- مرنجان دلم را.
- کسی را مرنجان.
تحلیل ریشهشناسی (اتیمولوژی): - ریشه: رنج
- مصدر: رنجاندن (از رنج + اندن)
- پیشوند: „مـ“ در ابتدای فعل امر برای ایجاد حالت منفی یا منعکننده استفاده میشود.
- رنجاندن: از „رنج“ به معنای درد، غم یا ناراحتی + „اندن“ (ساختار فعلی برای ایجاد معنی رساندن به دیگری)
- مرنجان: به معنای „رنج نده“ یا „ناراحت نکن“
کاربرد واژه:„مرنجان“ بیشتر در متون ادبی، اشعار و مکالمات رسمی یا مودبانه استفاده میشود. برای مثال در اشعار حافظ: „دل میرود ز دستم، صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان، خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم، ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم، دیدار آشنا را
مرنجان دلم را…“
در زبان روزمره، معمولاً از شکل سادهتر „رنج نده“ یا „ناراحت نکن“ استفاده میشود، اما „مرنجان“ حالت شاعرانه و مودبانه دارد.
خلاصه: - فعل امر از رنجاندن
- به معنی رنج نده، ناراحت نکن
- کاربرد ادبی و مودبانه
- ساختار: „مـ“ (منع) + „رنجان“ (ریشه فعل امر)
- ریشه از واژه „رنج“
|