جان

«جان» به معنی روح، نفس، زندگی یا وجود زنده است. این واژه معمولاً به معنای اصل حیات و نیروی زنده‌کننده در موجودات زنده به کار می‌رود.


تحلیل دستوری (گرامری):

  • نوع واژه: اسم (اسم خاص و عام)
  • جنسیت: در فارسی بی‌جنسیت است.
  • جمع: جان‌ها
  • نقش در جمله: معمولاً به‌عنوان فاعل، مفعول یا مضاف‌الیه به‌کار می‌رود.

تحلیل ریشه‌شناسی (اتیمولوژی):

  • ریشه واژه «جان» از فارسی میانه (gān) و اوستایی (jan) است که به معنی زندگی و حیات بوده است.
  • در زبان‌های هندواروپایی واژه‌های مشابهی وجود دارد، مثلاً در سانسکریت (jāna به معنی تولد و زندگی).

کاربرد واژه „جان“:

  • به‌عنوان اسم:
    • «جان انسان ارزشمند است.»
    • «جانش را از دست داد.»
  • در ترکیب‌های عاشقانه و عاطفی:
    • «جان من» به معنی عزیز من یا محبوب من.
    • «جانم» در خطاب محبت‌آمیز.
  • در ترکیب‌های اصطلاحی:
    • «جان دادن» به معنی مردن.
    • «جان و دل» به معنی با تمام وجود.
    • «به جان کسی دعا کردن» به معنی با تمام وجود دعا کردن.
  • در شعر و ادبیات:
    • نماد روح، عشق، و زندگی.

خلاصه:
«جان» واژه‌ای است که هم معنای مادی (زندگی، نفس) و هم معنای معنوی (روح، عشق) دارد و در زبان فارسی کاربرد فراوانی دارد.

Nach oben scrollen