خرد به معنای عقل، دانایی، هوش و قدرت تشخیص درست از نادرست است. این واژه در متون فارسی به معنای شعور، فهم و توانایی اندیشیدن و تصمیمگیری صحیح نیز بهکار میرود.
تحلیل دستوری (گرامری) - نوع واژه: اسم (اسم مصدر)
- جنس: مؤنث (در زبان فارسی جنسیت وجود ندارد، اما در متون کهن گاهی به صورت مؤنث به کار رفته)
- جمع: خردها
تحلیل ریشهشناسی (اتیمولوژی) واژه „خرد“ ریشه در زبان فارسی باستان دارد و در اوستا به صورت „xratu“ آمده است. این واژه در فارسی میانه به صورت „xrad“ و در فارسی نو به صورت „خرد“ درآمده است. در اوستا و متون زرتشتی، خرد همواره به عنوان یکی از صفات برتر انسان و حتی ایزدان ذکر شده است.
کاربرد واژه „خرد“ - ادبیات: در شاهنامه فردوسی و متون عرفانی و فلسفی فارسی، „خرد“ نماد عقلانیت و راهنمای انسان در زندگی است.
- گفتار روزمره: برای توصیف افراد دانا و عاقل یا تصمیمهای سنجیده به کار میرود.
- فلسفه و عرفان: به عنوان یکی از مهمترین ارزشهای انسانی و الهی مطرح است.
- عبارات رایج:
- „خردمند“ (دارای خرد)
- „خردورزی“ (به کار بردن خرد)
- „بیخرد“ (فاقد خرد)
نمونه جمله - „خرد راهنمای انسان در تاریکیهای زندگی است.“
- „در شاهنامه، خرد برتر از همه چیز دانسته شده است.“
|